مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعهد سازمانی ، فرهنگ سازمانی و کیفیت زندگی کاری
فصل دوم : پيشينه تحقیق
مقدمه :
جامعه امروزی جامعه سازمانی است . بسیاری از دانشمندان معتقدند که ماهیت جوامع کنونی به وسیله سازمان ها به شکل های مختلف وبا اهداف گوناگون تاسیس و سازماندهی می شوند . به طور کلی می توان گفت نیروی انسانی کارآمد شاخص عمده برتری یک سازمان نسبت به سازمان های دیگر است . وجود نیروی انسانی متعهد به سازمان می تواند ضمن کاهش غیبت ، تاخیر و جا به جایی ، باعث افزایش چشمگیر عملکرد سازمان ، نشاط روحی کارکنان و تجلی بهتر اهداف متعالی سازمانی و نیز دستیابی به اهداف فردی گردد . تعهد سازمانی مانند دیگر مفاهیم رفتار سازمانی به شیوه های متفاوت تعریف و از دیدگاه های متعددی بررسی شده است . ( کردتمینی ، کوهی ، 1390 ، ص130 ).
که در این فصل از پژوهش ابتدا به ترتیب تعاریف و مباحثی از دیدگاه های مختلف در خصوص تعهد سازمانی ، فرهنگ سازمانی و کیفیت زندگی کاری ارائه و سپس متغیرها از دیدگاه های مختلف مورد بحث و در آخر مطالعات پیشین ارائه می گردد .
1 . 2 . تعهد سازمانی
بسياري از دانشمندان معتقدند كه ماهيت جوامع كنوني به وسيله سازمان ها به شكل هاي مختلف و با اهداف گوناگون تاسيس و سازماندهي مي شود . اما بدون ترديد همه آنها بر پايه تلاش هاي جسمي و رواني نيروي انساني خود اداره و هدايت مي شوند . به طور كلي مي توان گفت نيروي انساني كارآمد شاخص عمده برتري يك سازمان نسبت به سازمان هاي ديگر است . وجود نيروي انساني متعهد به سازمان مي تواند ضمن كاهش غيبت ، تاخير و جابجايي ، باعث افزايش چشمگير عمكرد سازمان ، نشاط روحي كاركنان و تجلي بهتر اهداف متعالي سازماني و نيز دستيابي به اهداف فردي گردد ( كرد تميني ، كوهي ، 1390 ، ص 130 ).
تعهد سازماني متغير نگرشي پر طرفداری در قلمرو كار است و به اشكال تقريبا متفاوتي تعريف شده است اما تمام اين تعاريف مستلزم همبستگي افراد با سازمان هستند ( اسپكتور ، 1388 ، ص 258 ).
معمولی ترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان درنظر می گیرند . براساس این شیوه ، فردی که به شدت متعهد است ، هویت خود را از سازمان می گیرد ، در سازمان مشارکت دارد و با آن درمی آمیزد و ازعضویت در آن لذت می برد ( ساروقی ، 1375 ، ص 67 ).
پورتر و همکارانش " ۱۹۷۴ " تعهدسازمانی را پذیرش ارزشهای سازمان و درگیرشدن در سازمان تعریف می کنند و معیارهای اندازه گیری آن را شامل انگیزه ، تمایل برای ادامه کار و پذیرش ارزشهای سازمان می دانند . چاتمن و اورایلی " ۱۹۶۸ " نیز تعهد سازمانی را به معنی حمایت و پیوستگی عاطفی بااهداف و ارزشهای یک سازمان ، به خاطر خود سازمان و دور از ارزشهای ابزاری آن " وسیله ای برای دستیابی به اهداف دیگر "